رفیق نخاه مثه من باشی

بد و خوب گایید از دَم سر و ته لاشی

همه پی پوست گرگ میگردن

پارت کنن نشه از جات پاشی

هیچکی نیومد منو باور کنه

بایه پای لنگمو دورم داور پره

من قید رویامو زدم که

بچم نخاد منو خارم کنه

گفتن میگذره برا مام گذشته

اما گم شدم تو روزای سختش

توی آینه روبه روم یه نفرمیدیدم و

با خودم میگفتم نبود این حقش

یه جوون پیر و یه مغز سِر

به آرزو خیره وبه حرف سِن دیگه

یه قدم کسی برامن برنداشت

و من پیشرو بودم بایه قصد خیر

نگو انقد منفی میگی

نکو حرفاتو از رو مستی میگی

تو هم یه لحظه جای من باشی

کل مسیرتو تنها میری

زندگی یاد داد بگذرم از همه

دستام گرمه و از درون سردمه

یه حس غریبی رشد کرد تو من

و دستای خودم فقط پشتم بودن